نگارش نهم -

درس 6 نگارش نهم

ana el

نگارش نهم. درس 6 نگارش نهم

سلام انشا در مورد نوجوانی در قالب نامه ی غیر رسمی یا خاطره هرچی لطفا از گوگل نباشه تاج میدممممم

جواب ها

جواب معرکه

معصومه

نگارش نهم

خاطره‌ای از دوران نوجوانی یادش بخیر، آن روزهای نوجوانی، روزهایی که زندگی رنگ و بوی خاصی داشت. من همیشه به یاد روزی هستم که به دعوت یکی از دوستانم به یک کافه کوچک در کنار پارک شهر رفتیم. تابستان بود و هوا کمی گرم، اما ما به شدت برای ملاقات و گفتگو با همدیگر هیجان‌زده بودیم. من و دوستانم ساعت‌ها روی میز چوبی نشسته بودیم و از رویدادهای روزمره‌مان صحبت می‌کردیم. یادم می‌آید که در آن روز موضوع اصلی، امتحانات پایان ترم بود. هرکدام از ما داستان‌هایی درباره درس خواندن یا استرس‌های ناشی از آن داشتیم. بعضی از دوستانم می‌گفتند چطور شب‌ها چند ساعت بیدار می‌مانند تا مطالب را مرور کنند، درحالی‌که من بیشتر ترجیح می‌دادم روزها مطالعه کنم و شب‌ها به خواب بروم. پس از چند ساعت، ما سر صحبت را باز کردیم و از آرزوها و رویاهایمان صحبت کردیم. یکی از دوستانم می‌خواست پزشک شود و دیگری به هنر علاقه داشت و می‌خواست نقاش شود. هر کدام از ما در دنیای خود غرق شده بودیم و علاقه‌مندی‌هایمان را با شوق و ذوق بیان می‌کردیم. آن لحظه‌ها برای من بسیار ارزشمند بود. احساس می‌کردم که ما یکدیگر را درک می‌کنیم و در این دوران پر از تغییر و چالش، کنار هم هستیم. گفت‌وگوهایمان نه تنها خوشایند، بلکه به نوعی ما را به هم نزدیک‌تر کرده بود. همچنان‌که روز به پایان می‌رسید و غروب آفتاب را در آن کافه زیبا می‌دیدیم، احساس می‌کردم که این روزها و خاطرات، بخشی غیرقابل‌جداشدنی از نوجوانی‌ام خواهند بود. هنوز هم هرگاه به آن کافه فکر می‌کنم، حس خوب آن روز و هم‌صحبتی‌های دوستانم را به یاد می‌آورم و از آن روزهای شیرین با حسرت یاد می‌کنم. این خاطرات، یادآور نوجوانی من است، دورانی که با چالش‌ها و شادی‌هایش، به من کمک کرد تا به شخصی که امروز هستم تبدیل شوم. از گوگل نیستش تاج و امتیاز من یادت نره

سوالات مشابه